شرح خبر
با گسترش شبکه های اجتماعی و اطلاع رسانی در یک دهه اخیر، بحث اطلاعات غلط (misinformation) که اغلب جهت فریب مخاطبان شبکه های اجتماعی ساخته و منتشر می شوند، تبدیل به یک بحث مهم و حتی حیاتی شده است. به عنوان مثال، امروزه می دانیم که انتشار اطلاعات غلط در مورد هیلاری کلینتون و حزب دموکرات در فیسبوک، منجر به پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات سال 2016 شد. مردم ساده لوح فریب اطلاعات غلط (مثلا کلینتون کمونیست هست) را خوردند و از ترس و یا جهل به ترامپ رای دادند تا او با اندک اختلاف انتخابات را ببرد و مسیر کشور خود و حتی جهان را عوض کند.

طراحان اطلاعات غلط معمولا افراد زیرک و با هوشی هستند که در جعل واقعیتها شگرد خاصی دارند. این افراد اهداف خاصی را دنبال می کنند که بعضا درک درست این اهداف کار آسانی نیست. با این حال، معمولا تشخیص اطلاعات غلط از واقعیت کار چندان دشواری نیست. مثلا اینکه نوشیدن یا استنشاق مواد خاص می تواند در مبارزه با بیماری کووید 19 موثر باشد، با یک جستجوی ساده یا مراجعه به سایت سازمان جهانی بهداشت قابل بررسی هست. در واقع مفهوم سواد در قرن بیست و یک میلادی از توانایی خواندن و نوشتن به توانایی استفاده صحیح از اطلاعات تغییر پیدا کرده است. با این تغییر ساده، جمع کثیری از مردم دنیا به یکباره بی سواد و کم سواد می شوند. آنها تبدیل به طمعه برای فریبکاران می شوند، دقیقا همانطور که صد سال پیش افرادی که توانایی خواندن و نوشتن را نداشتند، طعمه فریبکاران بودند.

در چنین فضایی، وظیفه فرهنگیان، اساتید، و متخصصان این است که فعالانه اطلاع رسانی و روشنگری نمایند و در جهت نفی و ابطال اطلاعات غلط تلاش کنند. تشخیص علم از شبه علم(مانند طب مدرن و طب سنتی) و عواقب تلخ ناشی از هم ارز پنداشتن این دو، مسئله ای است که نمی توان آن را بدست عموم مردم سپرد. به ویژه، نقش استادان دانشگاه در نقد شبه علم بسیار مهم می باشد. با این حال، متاسفانه از طرف جامعه دانشگاهی شاهد نوعی سردرگمی،انفعال، و یا تساهل و تسامح هستیم. یک مثال خوب در این زمینه، تجویز درمانهای عجیب برای کووید 19 در رسانه های داخلی می باشد. متاسفانه شاهد آن هستیم که نه تنها عموم مردم بلکه قشر فرهنگی-علمی کشور از توصیه های پزشکی ارگانهای معتبر بین المللی بی اطلاعند، اما آخرین شایعات شبه علم را خوانده اند و بعضا باور هم دارند. این در حالی است که یک درک ابتدایی از مبانی ویروس شناسی، ما را به این نتیجه می رساند که، به عنوان مثال، مصرف میوه، سبزیجات، مخمر و مخدرهای خاص نه تنها نقش قابل توجهی در از بین بردن ویروس ندارد بلکه می تواند با افزایش قند خون، نقش مثبتی در تکثیر ویروس در شخص بیمار نیز داشته باشد.
مشکل شبه علم چالشی است که در کشورهای پیشرفته دنیا نیز وجود دارد. به عنوان مثال، استفاده از علوم قدیمی مانند طالع بینی جهت پیشبینی آینده در همه جای دنیا کم و بیش وجود دارد. با این حال، تشخیص علم از شبه علم کار دشواری نیست. به ویژه، می توان انتظار داشت که تحصیلات دانشگاهی در این زمینه راهگشا باشد. مولفه هایی مانند جزییات و مشخصات، یا در واقع عدم وجود چنین مولفه هایی، یک راه موثر در تشخیص شبه علم می باشد. خوردن X موجب تقویت بدن می شود، سر درد را علاج می کند و فشار خون را تنظیم می کند. کلی بودن و بزرگی ادعا، علاوه برفقدان جزییات و چگونگی، به یکباره گزاره فوق را در طبقه شبه علم قرار می دهد. این در حالی است که X، مثلا سیر، می تواند اثرات مفیدی برای انسان داشته باشد. از طرف دیگر، گزاره: به علت مصرف بیش از حدآنتی بیوتیک اریترومایسین، تاثیرآن در مقابله با عفونت باکتری ریوی حدود 20 درصد کمتر از آنتی بیوتیک های جدید می باشد، گزاره علمی است که صحت آن توسط آزمایشات متعدد مورد تایید یا ابطال قرار می گیرد. دقت کنید که ممکن است گزاره اول حاوی نکات سودمندی باشد و حتی گزاره دوم غلط باشد، اما گزاره اول شبه علم و گزاره دوم علمی است. نکته مهم این است که جنس این دو گزاره اساسا متفاوت است و تشخیص این تفاوت نباید کار دشواری باشد.
شبه علم تلاش بر آن دارد که مشابه علم باشد و بنابر این با علم ستیز نمیکند. امااز طرفی دیگر، در ایران شاهد پدیده خاصی هستیم که متاسفانه مرز علم و شبه علم را جابجا کرده است. از این حیث کشور ما دارای جایگاه ویژه ای می باشد. افرادی با علم به ستیز درآمده اند اما ادعای دانشمند بودن دارند. این پدیده خاص را میتوان علم جعلی و یا توهم علم نام گذاشت. بطور خاص، افراد شناخته شده (یا بعضا هنوز ناشناس) بدون داشتن دانش و تحصیلات معتبر علمی، ادعاها و نظریه پردازی های عجیبی در زمینه رشته های علمی مانند فیزیک، شیمی، کیهانشناسی، مهندسی و یا پزشکی انجام می دهند و آنها را در رسانه های داخلی منتشر می کنند. اکثر این نوع افراد متوهم، اعتماد به نفس بالایی دارند، در حالی که نظریات آنها تضاد آشکار با مبانی شناخته شده علم دارد. این افراد نه تنها ایرادی در چنین تضادی نمی بینند، بلکه بعضا چنین تضادهایی را موجب اهمیت نظریه خود تلقی کرده و به آن افتخار هم می کنند، که دقیقا دلالت بر توهم آن ها دارد. این افراد که بعضا با لقب استاد شناخته می شوند، با مرور زمان مخاطبان خود را پیدا می کنند و در شبکه های اجتماعی به نشر نظریات و عقاید خود می پردازند. متاسفانه بارها دیده شده، گروهی از این افراد به رسانه هایی مانند صدا و سیما دعوت شده اند و یا در دانشگاهها به سخنرانی پرداخته اند. این اساتید بزرگوار در حالی رسانه های پر مخاطب را در دست می گیرند که فاقد کمترین اعتبار علمی می باشند. به عنوان مثال هیچکدام داری مقالات تخصصی علمی در مراجع معتبر بین المللی نیستند. شور و هیجان مضاعف از دیگر ویژگی های این نوع افراد هست. آن ها کشف بزرگی کرده اند که بزودی دنیا علم را به چالش خواهد کشید. از دیگر ویژگی های این افراد نزدیکی نظرشان به نهاد های قدرت و حاکمیت می باشد، بطوریکه محیط کم جان نقد علمی کشور را با چالشی مضاعف روبرو می کنند، چرا که نقد آن ها می تواند نقد قدرت و حاکمیت نیز تلقی شود.
در اینجا از ذکر مثال های متعدد توهم علم در ایران پرهیز می کنم و به یک مثال ساده و نوظهور اکتفا می کنم. جناب آقای عباس رجبی که اخیرا لقب استاد و فیزیکدان نیز کسب کرده اند در جایگاه نظریه پردازی علم فیزیک بنیادی برخاسته اند. ایشان که هیچگونه وجهه علمی ندارند و از درک مطالب فیزیک پایه هم عاجزند به نظریات معتبر علمی مانند نسبیت اینشتین ایراد وارد می کنند و نظریه ای مبنی بر "نور سرعت ندارد" را در قالب یک کتاب چاپ و منتشر کرده اند. کتاب های دیگری نیز در باب شناخت خداوند بر اساس قوانین فیزیک به چاپ رسانده اند. سیر کوتاهی در کتابهای ایشان نشان می دهد که نویسنده توهم دانشمند بودن را دارد در حالی که توانایی نوشتن حتی چند جمله علمی را ندارد. ایشان با ابتدایی ترین مفاهیم فیزیک مانند نیرو، وزن، نور، موج و فرکانس بیگانه است، اما چندکتاب در فیزیک بنیادی در ایران به چاپ رسانده است. مراد اینجانب نقد علمی مطالب منتشر شده توسط آقای رجبی نیست، زیرا نظریات ایشان شباهت بیشتری با طنز دارد تا علم فیزیک. در واقع هدف بنده به چالش کشیدن جامعه علمی است که با انفعال، ندانم کاری و سکوت، دانسته یا ندانسته، اجازه ظهور به امثال رجبی ها را می دهد. نگرانی عمده این است که در فقدان فضای انتقاد علمی، رجبی ها رشد کنند و در روند تصمیم گیری های مهم تاثیر گذار شوند.

عدم آشنایی با مباحث کلان علم و همچنین تمیز دادن آن از شبه علم و توهم، مشکلی است جدی که حل آن نیازمند سیاست گذاری و فرهنگ سازی توسط نهادهای عالی علمی کشور مانند فرهنگستان علوم میباشد. به عنوان یک پیشنهاد میتوان کمیته ای در نظر گرفت که دستور کار آن نه تنها رفع شبهات علمی مورد توجه عموم مردم باشد، بلکه جهت ارتقاء سطح آگاهی علمی در مراکز آموزش عالی نیز فعالیت کند.

افشین منتخب
دانشیار فیزیک دانشگاه شیراز

«بخش دیدگاه برای انعکاس نظرات اعضای محترم انجمن فیزیک است و لزوما دیدگاه انجمن فیزیک ایران نیست.»


کد خبر :‌ 3153

آمار بازدید: ۵۹۹
همرسانی این خبر را با دوستان‌تان به اشتراک بگذارید:
«استفاده از اخبار انجمن فیزیک ایران و انتشار آنها، به شرط
ارجاع دقیق و مناسب به خبرنامه‌ی انجمن بلا مانع است.»‌


صفحه انجمن فیزیک ایران را دنبال کنید




حامیان انجمن فیزیک ایران   (به حامیان انجمن بپیوندید)
  • پژوهشگاه دانش‌های بنیادی
  • دانشگاه صنعتی شریف
  • دانشکده فیزیک دانشگاه تهران

کلیه حقوق مربوط به محتویات این سایت محفوظ و متعلق به انجمن فیریک ایران می‌باشد.
Server: Iran (45.82.138.40)

www.irandg.com