مطالعهی
پدیدههای ناگهانی مانند زمینلرزهها نشان میدهد که علت پشتسرهم بودن رویدادها
ظاهراً در نوع روشی است که برای تشخیص رخدادههای کوچک مانند پس لرزهها به کار میرود.
یک
زلزله اغلب با پسلرزههای کوچکتر همراه است. توضیح این تجمع رویدادها، با استفاده
از نظریههایی که چگونگی آغاز زمینلرزهها و سایر پدیدههای «بهمنوار» را توضیح
میدهد آسان نیست. مطالعهای جدید نشان میدهد که تجمع مشاهده شده حاصل روش تشخیص
این پدیدهها توسط دانشمندان با حد آستانهای مانند یک شدت لزرهی خاص است.
پژوهشگران میگویند چنین حد آستانهای این واقعیت که رخداد کوچک (یا خرده بهمن) در
واقع بخشی از رخداد بزرگتر است را مخفی میکند.
شکل واره ای از خوشگی پس لرزه ها
نظریههای
بهمنی- که بر اساس تولید و آزادسازی ناگهانی یک فشار خارجی هستند- تعداد پدیدههای
بزرگ (و نادر) را در مقایسه با پدیدههای کوچک (و شایعتر) به دقت توضیح میدهد.
اما پیش بینی این مدلها آن است که شروع رویدادهای بهمنوار به صورت تصادفی است.
در حالیکه در واقعیت احتمال اینکه یک روز پس از زلزلهای بزرگ با پس لرزه مواجه
شوید بیشتر از آن است که ده روز بعد چنین اتفاقی بیفتد.
لِیس
لارسِن Lasse Laurson و
همکارانش از دانشگاه آلتو در فنلاند توضیح احتمالی برای این تجمع را، در استفاده
از حد آستانه برای مشخص کردن رفتار بهمن میدانند. در مدل تجربی آنها، ترک خوردن
قطعهای پلاستیک شفاف در نظر گرفته شد. دوربین سرعت بالا از سرعت تَرک فیلم گرفت و
شکاف های متوالی که باعث گسترش ترک میشد را نشان داد. در این تحقیق، گروه یک
سرعت آستانه تعریف کرد که هر سرعتی بالاتر از آن بهمن محسوب می شد. آنها دریافتند
که در نظر گرفتن حد آستانهی زیاد اثری مانند تقسیم تک بهمن به چندین خردهبهمن
دارد. با کاهش حد آستانه، پژوهشگران دوباره به همان زمان انتظار تصادفی که نظریههای
بهمنی ارائه میکنند رسیدند.
این تحقیق در Physical
Review Letters به چاپ رسیده است.
منبع
Explaining Aftershock Clusteringنویسنده خبر: مریم ذوقی