يك مدل از شبكهي بانكي، ميزان اولويت بدهيهاي سنگين و بدهيهاي كوچك را به گونهاي پيش بيني ميكند كه ثبات مالي تضمين شود.
وقتي موسسهاي ورشكست ميشود، داراييهاي باقيماندهاش را ميفروشد تا بدهيها را بپردازد. بدهيهاي به اصطلاح «سنگين» اولويت بيشتري نسبت به بدهيهاي كوچك دارند و اول بازپرداخت ميشوند. بر طبق مدلي جديد، در يك شبكهي مالي نحوهي توزيع بدهكاريهاي سنگين به بانكها نسبت به بدهيهاي كوچك ممكن است بر خطر وقوع بحران سيستماتيك تاثيرگذار باشد. چارلز بروميت Charles Brummitt در مركز مديريت خطر سيستماتيك در دانشگاه كلمبيا و ترويوشي كوباياشيTeruyoshi Kobayashi در دانشگاه كوبهي ژاپن مدلي ساختهاند كه ميزان سنگيني بدهي را با خطر بحرانهاي بزرگ در شبكهاي از موسسات مالي مرتبط ميكند. اين نويسندگان سيستمي از بانكها را توصيف ميكنند كه به هم بدهكار هستند. بانكها «شبكهاي مركب» تشكيل ميدهند درست شبيه به يك شبكهي اجتماعي كه در آن هر فرد ميتواند به واسطهي روابط مختلف با ديگران در ارتباط باشد (دوست، خانواده، همكار). سپس آنها توزيعهاي مختلفي از سنگين بودن بدهيها را در نظر گرفته و براي هر كدام احتمال اينكه با شروع چند ورشكستگي كوچك سيلي از ورشكستگيها به راه بيفتد محاسبه كردند. نتايج پيشنهاد ميكند كه نسبت بين بدهيهاي سنگين و كوچك عامل مهمي در تعريف آسيب پذيري يك سيستم است. به طور خاص، شبكههايي كه در آنها ميزان بدهيهاي سنگين به بانكها 50 تا 100 درصد بيشتر از بدهيهاي كوچك باشد خطر بحران عمومي را كمينه ميكند. اين نتايج شايد تنظيمكنندههاي مالي را تشويق كند تا براي پايداري اقتصادي به دنبال «تركيبي از بدهي و سنگيني» باشند.
تحقيق مذكور در Physical Review E چاپ شده است.
منبع
Debts and Financial Crises
نویسنده خبر: مریم ذوقی