هشتمین کنفرانس فیزیک ریاضی ایران
کنفرانس فیزیک ایران ۱۴۰۳
پنجمین کنفرانس ملی اطلاعات و محاسبات کوانتومی
وبینار ماهانه شاخه فیزیک محاسباتی انجمن
روز فیزیک دانشگاه تهران ۱۴۰۳
هشتمین کنفرانس پیشرفتهای ابررسانایی و مغناطیس
کارگاه مجازی هوش مصنوعی و طراحی سئوال
نهمین گردهمایی منطقهای گرانش و ذرات شمال شرق کشور
سومین نمایشگاه کاریابی فیزیکپیشگان ایران ۱۴۰۳
گردهمایی سراسری فیزیک ایران ۱۴۰۳
همایش گرانش و کیهان شناسی ۱۴۰۳
هفدهمین کنفرانس ماده چگال انجمن فیزیک ایران
پانزدهمین کنفرانس فیزیک ذرات و میدانها
- جایزه انجمن فیزیک ایران
- جایزه حسابی
- جایزه دبیر برگزیده فیزیک
- جایزه ساخت دستگاه آموزشی
- جایزه صمیمی
- جایزه توسلی
- جایزه علی محمدی
- پیشکسوت فیزیک
- بخش جوایز انجمن
کسانی که بیش از حد روی اثربخشی پژوهشهای دانشگاهی بهعنوان رقیبی برای حرکت در مرزهای دانش و انتشارات علمی دانشگاهها تأکید میکنند احساس حقبهجانب بودن دارند، و اگر دستی در تصمیمسازی و تصمیمگیری داشته باشند (مانند وزیر فعلی بهداشت که در حال حاضر در مقام مدیر یک وزارتخانهی کاملا علمی و پیش از این در سازمان برنامه که روی بودجه نظام آموزش عالی تأثیرگذاری داشتهاند) به طور قطع این دیدگاه خود را به راحتی در تصمیماتشان اثر میدهند و اگر مؤثر نباشند با گفتگوهایی از این دست که وزیر بهداشت فقط یک نمونه از انبوهی از افرادی است که فراوان در این زمینه سخن میگویند، به از بین بردن سرمایهی اجتماعی دانشگاهها ناخواسته کمک میکنند (که نسبت به بسیاری از نهادها یکی از بالاترین سرمایههای اجتماعی را نزد مردم دارند). این که نزد بسیاری ازدولتمردان ما، دانشگاهها و پژوهشهای دانشگاهی کالای لوکس است واقعیتی انکار ناپذیر است. به هر حال در کشوری که صنایع آن و حتی ساختارهای مدیریتی آن وارداتی است و در طول تاریخشان همه چیزشان را وارد کردهاند، و هیچ آرمان بلندی برای صنعت پیشرو ندارند، و خود را همواره به صورت یک پیوست از کشورهای پیشرفته تعریف کرده است، و دلارهای نفتی هم همواره مددکارشان بوده است، باید هم پژوهش دانشگاهی را کالای لوکس و بیحاصل بپندارند چه رسد به تحقیقاتی که در مرزهای علم انجام میشود.
امروز نسل هوشمند جامعهی ما با هزاران امید به دانشگاهها میآیند و خانوادهها از نان شب خود میزنند تا فرزندانشان تحصیلات آکادمیک داشته باشد. زیرا مردم عادی به خوبی میبینند که افراد مؤثر در جامعه (کسانی که ارزشآفریناند) و افراد موفق (که توانستهاند گلیم خود را از آب بیرون بکشند) عموما دانشآموختگان دانشگاهها هستند. اما بعضی از این دانشآموختگان بیشترین نقش را در ناامید کردن خانوادهها و نسل بعدی خودشان از دانشگاه ایفا میکنند. دلیل عمدهی این جریان مأیوسسازی نشناختن نهاد علم و نقش آن در پیشبرد یک جامعه است. درک نهاد علم (دانشگاه) با دانش آموخته شدن از یک نهاد علمی میسر نمیشود و نیاز است که جامعه و دانشگاه و تعامل آن دو در یک نگرش تاریخی و بالاتر از سطح علوم و فنون آموختنی تحلیل شود. مانند کسی که میگوید من در جایی انبوهی از درختان را دیدم اما جنگل را ندیدم. برای دیدن جنگل باید به افقی بالاتر رفت. برای دیدن جایگاه دانشگاه و پژوهش باید از افقی بالاتر آن را دید که معمولا این نحوه نگاه در کشور ما حتی بین دانشگاهیان نهادینه نشده است.
برای روشن کردن این موضوع لازم است به شیوهی نگاه تصمیمگیران در جهانی که به آن توسعه یافته یا پیشرفته میگوییم با یک مثال نگاهی بیندازیم. در اوایل قرن بیستم البرت اینشتین نظریه نسبیت عام را ارائه میکند. این نظریه هیچ کاربردی جز تغییر شیوه نگاه به فضا و زمان ندارد. محققان فراوانی در طول این دوران روی تبعات نظریهی او و پیشگوییهای نظریهی او مطالعه میکنند و مقالات زیادی مینویسند (که هیچکدام کاربردی در فناوری ندارد). یکی از پیشگوییهای این نظریه آن است که اگر دو سیاهچاله (چیزی که خودش از معادلهی اینشتین صرفا به صورت ریاضی پیشگویی میشود و تا سالها بعد از کشف این معادله هیچ شاهدی مبنی بر وجود این سیاهچالهها بهدست نیامد) با جرمهای مختلف به هم برخورد کنند، امواج گرانشی (که باز هم به طور ریاضی از معادله اینشتین پیشگویی شده بود) تولید میشود و میزان امواج گرانشی را پیشگویی میکردند. بعد از ساخت نسلهای متعدد برای آشکارسازی این امواج، در سال ۲۰۱۰ بنا به پیشنهاد گروهی از فیزیکدانان یک آشکارساز امواج گرانشی ساخته شد، که اگر در گذشته دور دو سیاهچاله به هم برخورد کرده باشند، اثر آن را در این آشکارسازها مشاهده کنند و بگویند پیشگویی نظریهی نسبیت اینشتین درست بوده است. این آشکارسازها در آمریکا با هزینهی میلیارد دلاری ساخته میشود؛ و جالب این که در سال ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ اولین شواهد دیده میشود. میبینند این آشکارساز (که طول هر بازوی آن ۴ کیلومتر است) برای مدتی حدود یک ثانیه جابهجا میشود. معلوم شد که در حدود یک و سهدهم میلیارد سال پیش دو سیاهچاله به هم برخورد کردهاند و امروز این برخورد یک اثر به این ناچیزی روی آشکارساز ما گذاشته است. به این افراد جایزه نوبل دادند.
این داستان و هزاران داستان شبیه به آن دوستانی را که تحقیقات دانشگاهی را بیحاصل میدانند، کاملا مطمئن میکند که نظام علمی آمریکا را افرادی بسیار نادان هدایت میکنند که برای چنین تحقیقات بهدرد نخوری غیر از اینکه نزدیک به صد سال هزینه کردهاند، در آخر صدها میلیون دلار دادهاند که آن تحقیقات را ثابت کنند که حاصلش جابجا شدن دو آینه یزرگ ۴ کیلومتری به اندازهی ابعاد یک پروتون در مدت حدود یک ثانیه است!!
عزیزان آنچه در این شبه افسانه برای کشورهایی نظیر ما میبینید آن است که در نظام پیشرفته بیشترین سرمایهگذاریها روی پژوهش در دانشگاهها انجام میشود چون آن را پر بازدهترین نهاد در یک کشور میدانند. این داستان بیانی از یک اصل در نهاد علمی دانشگاه در جهان مدرن است که آن را «آزادی آکادمیک» مینامند. کار سترگی که در دوران کرونایی توسط دانشگاههای ایران و جهان انجام شد و قدرت مواجهه نهاد علم با این ویروس را در دنیا نشان داد، حاصل آزادی آکادمیک بود. آزادی آکادمیک یعنی دانشگاهیان ما بدون محدودیت (از طرف نهادهای بیرون از نظام دانشگاهی) به ظاهر به دنبال علائق تحقیقاتی خود میروند ولی این کار آنها را توانمند میکند تا به محض این که یک نیاز جدی از طرف جامعه مطرح میشود به سرعت واکنش نشان دهند و عالیترین و پیشرفتهترین حوزههای علم را در خدمت مواجهه با این ویروس بهکار گیرند.
این موضوع را ما در کشور خودمان هم میبینیم. دانشگاهها و شرکتهای دانشبنیان که محصول بسیار موفق دانشگاهها هستند، بهخوبی در این دوران توانستند با مشکلات بزرگی که این ویروس برای همگان پیش آورده بود و میتواند خسارتبارتر از چیزی باشد که تا کنون نشان داده شده است، مواجههای حرفهای داشته باشند. امروز با همت رشتهها و دانشکدههای مختلف (به خصوص، علوم وفناوری زیستی، شیمی و پزشکی، داروسازی و دیگر حوزههای مرتبط با سلامت) در حوزهی ساخت داروها و درمان توانستهاند داروهایی که دارای فناوریهای بسیار جدید در جهان است (مانند رمدسیور و اکتمرا)، در کشور تولید کنند و این توانایی حتما میتواند به زودی واکسن ایرانی کوید۱۹ را تولید کند. آیا دیده نشد که در زمینهی تجهیزات پزشکی (از ماسک گرفته تا ونتیلاتور و دستگاههای شوک ساز برای احیای قلب و دهها محصول دیگر) و مواد پایه داروها و بسیاری دیگر از نیازهای حوزهی سلامت چه محصولات ارزشمندی در کشور تولید شده است؟ آیا این محصولات حاصل کار همانهایی نیست که آن مقالات جهانی را تولید کردهاند؟ آیا وقتی مقالهی دکتر ملک زاده بیش از ۱۳ هزار بار ارجاع میگیرد به معنی سطح اثربخشی این نوع پژوهشها در توسعهی علمی و فناوری حوزهی سلامت نیست؟
شاید یکی از برکات این ویروس خطرناک، توجیهپذیر کردن تحقیقات بنیادی و آزادی آکادمیک است. این ویروس به ما نشان داد که کار تحقیقات در بنیادهای علمی این جهان بسیار پیچیده تمام نشده است. ما امروز شاهدیم که در دوران شروع ویروس کرونا که مشکلات اقتصادی گریبانگیر کشورهای مختلف شده است بلافاصله بودجه «بنیاد ملی علوم» آمریکا (NSF) چند برابر میشود و امروز سخن از سطحی از همکاری میانرشتهای و تحقیقات علمی به صورت شبکهای مطرح میشود که در گذشته تا این حد نیاز آن احساس نمیشد. کوید ۱۹ با همهی مصیباتی که به بار آورد، با خود برکاتی برای مردم و توسعهی علم به ارمغان خواهد آورد و جامعهی علمی را به خیزشی دوباره برای پیشرفت جدیتر و گشایش مرزهای ناشناخته وامیدارد.
مشکلی که در سخنان وزیر محترم بهداشت وجود دارد این نیست که ایشان تحصیل کرده نیست یا نمیداند پژوهش چیست اما نشان روشنی از نشناختن مفهوم نهاد علم دارد که بخش بزرگی از دولتمردان و حتی دانشگاهیان ما دچار این سوء ادراک هستند. تعارض بین اثربخشی و تولید اسناد علمی فقط به این صورت حل میشود که در کشور ما نهاد علم به عنوان فصلالخطاب و ارائهکنندگان درستترین و دقیقترین راهحلها در حوزههای سلامت، اقتصاد، مدیریت، فرهنگ و مانند آنها به رسمیت شناخته شود و بهطور نظاممند کلیهی مسائل کشور به دانشگاه ارجاع داده شود و از آنها پاسخ بخواهند. البته اینطور نیست که قرار است شقالقمر اتفاق بیفتد و هیچ خطایی در امور علمی رخ ندهد اما آنچه از دست بشر برمیآید همان است که در نهادهای علمی قرار دارد. هر چند خطا به ویژه در بعضی از مدلهای علمی-اجتماعی که نهاد علم ارائه میدهد اجتناب ناپذیر است، اما اعتماد به دانشگاه در درازمدت بسیار مثمر ثمرتر از هر شیوهی دیگری خواهد بود.
در این نوشتار همهجا منظورما «دانشگاه» است نه «دانشگاهیها». مشکل بزرگ آن است همهی مسئولین ما درست یا نادرست دارای درجات دانشگاهی (اغلب دکترا) هستند و همین امر برایشان این توهم را بهوجود میآورد که دانشگاه خود آنها هستند. (مثل آن است که یخچال اسنوا را مساوی کارخانه اسنوا بدانیم!). به رسمیت شناخته شدن نهاد علم، همزیستی آزادی آکادمیک و اثربخشی اجتماعی را به ارمغان میآورد.
رسول رکنیزاده
استاد فیزیک دانشگاه اصفهان
نویسنده خبر: اکرم میرحسینی
«بخش دیدگاه برای انعکاس نظرات اعضای محترم انجمن فیزیک است و لزوما دیدگاه انجمن فیزیک ایران نیست.»
آمار بازدید: ۴۳۰
ارجاع دقیق و مناسب به خبرنامهی انجمن بلا مانع است.»